جالب آنجاست که مایکل لدین یکی از نویسندگان غربی دو سال پیش نیز در اوج جنگ روانی غرب علیه ایران شایعه وفات رهبر انقلاب اسلامی را مطرح ساخت و پس از آن نیز عدهای در داخل همان خط را دنبال ساختند.
به گزارش فارس، همانگونه که انتظار آن را میرفت پس از فرو نشستن غبارهای فتنهای که برخی خواص دنیا زده در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری پدید آوردند اینکه علاوه بر روشن شدن ابعاد جدیدی از این ماجرا طراحی شدن این حوادث را به دقت اثبات میکنند. چنانچه این قلم به ضرس قاطع معتقد است با شکست اکثر این ترفندها زاویای جدیدی از سناریو پردازی رهبران کودتای مخملی در حال طراحی و اجرا است. در این زمینه نکاتی قابل طرح است:
1 - سادهلوحان سیاسی را در آغاز، گمان بر این بود که آنچه رخ داد در نتیجه برخی افشاگریها در مناظرات جنجالی برگزار شده پیش از انتخابات ریاست جمهوری بود،اما صاحبنظران سیاسی معتقدند که این حوادث روندی از پیش طراحی شده و با دقت و ظرافت فراوان بود که مناظرات تنها بخشی از اتحاد سازمان یافته میان حلقههای به ظاهر مختلف سیاسی که در حقیقت پشت به پشت هم داده و علیه اساس نظام اسلامی به چیدمان نیرو، فراخوان برنامه و اجرای دقیق آن برنامهها همت گماشته بودند را بر ملا ساخت.
دست فتنهگران و طراحان پشت پرده سعی داشت در ظاهر، احمدی نژاد را مورد هجمه و حمله خویش قرار داد اما هدف در جایی دیگر و در ورای شخص رئیسجمهور بود. آنها با تلاش وافر هدم نظام اسلامی و یکسره ساختن طومار آن و به زیر کشیدن عمود خیمه آن - به خیال باطل خویش - را در سر میپروراندند؛ هدف چنان تعبیه شده بود که در هر صورت پیروزی و شکست، "احدی الحسنیین " نصیب کودتاگران شده و بهره آنان از این سفره نصیبشان گردد.
از این رو بود که همزمان نیز بحث ساختگی و دروغین احتمال تقلب گسترده در انتخابات ماهها پیش از برگزاری انتخابات از سوی رئوس هرم کودتا بارها و بارها در مجامع مختلف عمومی از جمله تریبون نماز جمعه تهران مطرح شد. قرار بود که در صورت پیروزی در صحنه انتخابات کارهای انجام ناشده و شکست خورده همپالگیهای جرج سوروس یهودی پیگیری شده و به سرانجام برسد و از این رو بود که شاید با خواست رهبران بیرونی این جریان مخملی همچون سوروس و ... با انصراف یکی از رهبران آشوب، سرباز دیگری برای پیاده سازی این برنامهها تعیین شده.
در صورت شکست نیز دمیدن در تنور جعلی تقلب میتوانست زمینه برای مقابله با نظام اسلامی را مهیا نماید. چنین بود که پس از شکست نامزد مورد حمایت کودتاگران مخملی در انتخابات ریاست جمهوری پیکان حمله کودتاچیان آهسته آهسته از دولت و شخص احمدی نژاد به سمت کل نظام و ارکان اصلی آن متمایل شد.
اصرار بر بیاعتبارسازی وجهه شورای نگهبان قانون اساسی، تلاش برای مخدوش کردن چهره نیروی انتظامی، قوه قضائیه و نیروهای بسیجی و سپاهی اموری بود که علاوه بر بیاعتبارسازی چهره دولت نهم و دهم از طرق مختلف و تحت سناریوهای گوناگون پیگیری و به اجرا نهاده شد که در پس همه اینها مخدوش ساختن چهره زیبا، کریم و عطوف نظام اسلامی مورد نظر بود.
2 - اشتباه محاسبه کودتاگران باعث شد که علاوه بر شکست سنگین در انتخابات ریاست جمهوری، افتضاحی از انزوا در میان مردم دامنگیر آنان گردد و یک بار دیگر اقتدار و عظمت نظام اسلامی بر همگان آشکار شود. این اشتباه محاسبه، نادیده گرفتن نقش، جایگاه و تاثیر ولایت الهی فقیه جامعه الشرایط بود. نه آنکه ایشان این جایگاه و تاثیر آن را نمی دانستند که بالعکس تمامی این تحرکات نیز برای مقابله با هدایتگریها و رهنمودهای داهیانه ستون خیمه انقلاب بود.
اما حقیقت آن است که هر آنچه مکر کنندگان مکری در چنته خویش داشته باشند سنت الهی بر آن استوار است که این ترفندها با ضریبی غیر قابل تصور به خودشان بازگشت خواهد گشت.
3 - مردم با لبیک به فراخوان رهبر و مقتدای خویش با حضور حداکثری خود در پای صندوقهای رای مهر تائید را در پای اعتماد به نظام اسلامی قرار دادند. امری که اولین ناکامی را برای سران داخلی و خارجی کودتای مخملی پدید آورد. اساسا چنین بود بود که حربه ناکارآمدی، بی اعتمادی و یاس مردم از نظام اسلامی در نطفه خفه شده بود. پرده دیگر سناریو یعنی دست زدن به آشوبطلبی اغتشاشآفرینی و اردو کشی خیابانی با بهانه جعلی و ساختگی تقلب به نمایش درآمد تا به این ترتیب براندازی نظام کلید زده شود، اما هوشیاری و روشنگری رهبر معظم انقلاب و ایستادگی مثال زدنی ایشان بر لزوم رعایت قانون در جامعه و عدم امتیاز دهی به قانون شکنان و براندازان منجر به شکستی دوباره برای آنان شد. چنین شد که غائلهای ماه و سالها برای آن تدبیر اندیشیده شده بود با عدم همراهی اکثریت مردم، حمایت قاطبه ملت از فرمایشات رهبری و حضور نیروهای مردمی بسیج برای مقابله با اغتشاشآفرینان در مدت چند روز مهار شد. فاز دیگر این سناریو نیز که بر پایه همان بیاعتبار سازی وجهه نظام اسلامی استوار شده و در صدد بود تا با شایعه پراکنی زمینه برای ادامه بحران آفرینی در جامعه همواره شود نیز با تدابیر نظام اسلامی خنثی شد. پروژه ناکام بهرهبرداری از دستگیری برخی از رده های کودتا و شهیدسازی ساختگی شکست دیگری نصیب سران فتنه ساخت.
4 - شکستهای پی در پی باعث شد تا کینه و نفاق منافقین داخلی نسبت به نظام اسلامی و عمود خیمه آن روز افزون شود؛ از این رو به نظر میرسد فاز دیگری از این پروژه در سطحی آشکارتر و وقیحانهتر در صدد است تا شمشیر آخته خویش را از نیام کشیده و به زعم خود بار دیگر به مدد طراحان و طرفداران حاکمیت دو گانه به مقابله با منشأ اقتدار، عظمت و بالندگی نظام اسلامی که همان ولایت فقیه و شخص ولی فقیه است بپردازند. پیگیری رسانهای این پروژه ابتدا در 16 مهر ما سال جاری از سوی سایتهای اینترنتی متعلق به آقازادهای مشهور آغاز شد. این سایت و مسئول آن که بر اساس اعترافات متهمین کودتای مخملی، نقش ویژهای در سناریوهای پس از انتخابات ایفا میکرد، با انتشار خبری به نقل "وصیت نامه " مقام معظم رهبری پرداخت که مفهوم سیاسی این اقدام رسوا کاملا در فضای سیاسی کشور روشن و واضح است. در ادامه نیز سایت متعلق به یکی دیگر از شکست خوردگان انتخابات دهم، 22 مهر ماه به نقل از سایت شخصی "مایکل لدین " دست به شایعهپراکنی جدید در زمینه سلامت وجود مبارک رهبری انقلاب اسلامی آغشته کرد. گرچه سعی نمود که با تکذیب آن خود را از اتهامات برهاند اما معنای چنین حرکت رسانهای نیز از سوی آگاهان سیاسی به خوبی قابل فهم است.
جالب آنجا است که مایکل لدین یکی از نویسندگان غربی دو سال پیش نیز در اوج جنگ روانی غرب علیه ایران شایعه وفات رهبر انقلاب اسلامی را مطرح ساخت و پس از آن نیز عدهای در داخل همان خط را دنبال ساختند. وی در شایعه پراکنی جدید خود اعتراف میکند که این خبر! را از منابع داخلی خویش در ایران کسب کرده است. 2 سال پیش و در اوج این شایع پراکنیها تغذیه کننده اصلی مالی و تجهیزاتی این سایت اینترنتی که اتفاقاً یکی از نامزدهای شکست خورده انتخابات دهم هم هست در گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما حضور یافته بود و در راستای سناریوی غرب، از حتمی بودن حمله امریکا به ایران ظرف مدت یک ماه آینده خبر داده بود.
اما امروز و پوشش وسیع این دو سایت ایتنرنتی و به تبع آن سایتهای داخلی و خارجی معاند با نظام اسلامی نسبت به تشکیک در سلامت و صحت جسمی عمود خیمه انقلاب اسلامی خود حاکی از طراحی جدید برای خط آشوب طلبی و نفاقی است که شکستهای پی در پی آنان را کلافه ساخته است. بار رصد فضای سیاسی کشور به خوبی مشاهد میشود که اینان دریافتهاند که نقطه اصلی هزیمت آنان، وجود رهبری حکیم انقلاب اسلامی است و به زعم خود در صدد تشکیک در این حقیقت، سودای خام حذف فیزیکی معظم له را در سر میپروارنند.
این در حالی است که یکی از همین سایتها (سایت آقازاده معروف)در خط دیگری نیز که ماه گذشته آن را کلید زد، خط ترور فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را از زبان به اصطلاح یکی از خوانندگان خویش! در ذیل یک خبر دنبال کرد و در پی اعتراضات مردمی این کامنت را برداشت.
اما حقیقت آن است که این ترفندها نیز با آگاهی، هوشیاری و حضور مردم نقش بر آب خواهد شد و رسوایی بیش از پیش دامنگیر فتنهگران میشود. اما جای این سوال باقی که وظیفه خواص برای مقابله با ترفندهایی این چنین چیست؟
مردم منتظر این مقابله همچنین مواجهه دستگاههای مسئول با شایعهپراکنان، فتنهگران و سران اصلی کودتاگر هستند.
کلمات کلیدی: